پرسش :

چگونه امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) می‌تواند حکومت واحدی تشکیل دهد و همه مکاتب و ادیان را گرد هم آورد؟


پاسخ :
اولاً در این مورد، اراده‌ی خداوند متعال مطرح است و نه قدرت بشری: (وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ...)؛(1) و خداوند متعال هر آنچه اراده کند، همان محقق می‌شود و اراده خدا بر هر چیز غالب است: (وَ اللهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ).(2)
 

نکته‌ی اول:

در تاریخ نمونه‌هایی از حکومت مردان خداوند وجود داشته است؛ مثلاً حضرت سلیمان (علیه‌ السلام) که حاکمی الهی بود و بر همه امور تسلط داشت؛ یا حضرت یوسف (علیه‌ السلام) که توانست با تدبیری مناسب مدیریت منطقه‌ای را به دست بگیرد و یا پیامبر اسلام (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم) که همه بت‌ها را شکست، گروه‌ها و احزاب منحرف را در هم کوبید و حکومتی آمیخته از عرب و عجم، برده و آزاد، زن و مرد، سیاه و سفید تشکیل داد آن چنان که اکنون مناسک حج، تابلویی از گرد آمدن لهجه‌ها، سلیقه‌ها و نژادها، از همه کشورهای دنیا در یک منطقه آن هم با یک لباس، یک شعار، یک برنامه، در زمان، مکان واحد می‌باشد.

در ایران نیز امام خمینی (قدس ‌سره) فقیه عادلی بود که حکومت را به دست گرفت، و پرونده 2500 ساله‌ی شاهنشاهی را در هم پیچید. شکوفایی و رشد نسل جدید را به ارمغان آورد. در حالی که طاغوتیان و جنایتکاران یا فرار کردند و اعدام شدند و در مقابل مستضعفین حکومت را به دست گرفتند. او توانست با انقلاب اسلامی ایران قوانین باطل را لغو کند و همه احزاب و سلیقه‌های مختلف در یک کشور را در یک خط و دور یک محور جمهوری اسلامی قرار دهد.

اگر ما امام خمینی را نمی‌دیدیم، برای معنای این آیه دنبال یک مصداق می‌گشتیم که مگر می‌شود کسی از احدی جز پروردگار نترسد: (وَ لاَ یخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللهَ)(3) بر فرض ما اگر نمونه‌ای هم نداشته باشیم، به وعده‌های الهی ایمان داریم که خداوند متعال فرموده است:

(إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا)؛(4) یعنی ما پیامبران و مؤمنان را در همین دنیا یاری می‌دهیم.

در قرآن نمونه‌هایی از این دست فراوان است که جمله آن جا که خداوند فرموده است: «حزب خدا غالب است»؛ (فَإِنَّ حِزْبَ اللَهِ هُمُ الْغَالِبُونَ)؛(5)

«لشکر ما یاری شده هستند»؛ (إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ* وَ إِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ)؛(6)

«ما حکومت را به مؤمنین خواهیم داد»؛ (لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ)؛(7)

«مکتب اسلام را بر همه‌ی مکتب‌ها غالب خواهیم کرد»؛ (لِیظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ).(8)
 

نکته‌‌ی دوم:

وقتی بر اساس روایات قطعی قرار است که حضرت عیسی (علیه‌ السلام) پشت سر امام زمان (علیه‌ السلام) نماز بخواند؛ می‌توان پیش‌بینی کرد که مسیحیت جهان نیز به پیروی از حضرت مسیح در خط اسلام قرار می‌گیرند.
 

نکته‌ی سوم:

خستگی مردم از جنایتکاران، شکست همه‌ی وعده‌ها و گسترش فساد در جهان، به قدری است که در روایات می‌خوانیم که افرادی بر سر قبر مردگان می‌آیند و می‌گویند: خوشا به حال شما که رفتید و این زندگی ما را ندیدید! خستگی مردم آنان را آماده پذیرفتن حق می‌کند؛ همان‌‌گونه که خستگی مردم از جنایتهای شاه، آن‌ها را به سمت امام خمینی کشانید.
 

نکته‌ی چهارم:

بسیاری از فرهیختگان بشری، تخصص خود را در اختیار امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) قرار می‌دهند و بازوی اجرایی ایشان می‌شوند؛ چنان که ما در زمان خود دیدیم خلبانانی که در زمان شاه در آمریکا تحصیل کردند و خلبان شدند تا اهداف شاه و آمریکا را تأمین کنند؛ اما با انقلاب اسلامی خدمت امام آمدند؛ دست امام را بوسیدند و تخصص خود را در خدمت امام راحل عظیم ‌الشأن گذاشتند.
 

نکته‌ی پنجم:

رمز پیروزی اسلام هدایت و حقانیت است، نه اسلحه و کودتا: (هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِینِ الْحَقِّ).(9)

انسان به طور فطری دین حق را دوست دارد؛ آن چنان که اگر اسلام ناب به مردم عرضه شود، گروه گروه به آن می‌پیوندند؛ همان گونه که در صدر اسلام اخلاق، رفتار و منطق پیامبر باعث شد تا مردم دسته به دسته به دین اسلام ملحق شوند: (یدْخُلُونَ فِی دِینِ اللهِ أَفْوَاجاً).(10).

امام رضا (علیه‌ السلام) فرمود: «اگر مردم زیبایی کلام ما را بشناسند، حتماً از ما پیروی می‌کنند؛ اِنَّ الناسَ لَو عَرَفوُا مَحاسِنَ کَلامِنا لاتَبُعونا».(11)
 

نکته‌ی ششم:

حذف خرافات و جلوه کردن حق از جمله موارد گرایش مردم به امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است، ظهور می‌کند: «یأتی بأمر جدید» و منظور آن است که وقتی خرافات و بدعت‌ها در اسلام برطرف شد، حقیقت اسلام چنان جاذبه‌ای خواهد داشت که مردم را دگرگون خواهد کرد.
 

نکته‌ی هفتم:

رعب و ترس نیز در این باره نقش مهمی دارد؛ همان‌گونه که بر اساس روایات، امام از پدر مهربان‌تر است: «اَشفَقَ عَلَیهِمِ مِن آبائِهِم»؛(12)

نسبت به جنایتکاران نیز قهار است: «اَشّهداءُ عَلَی الکَفَّارَ» و همه جنایتکاران به خاطر جنایاتشان از نظام مهدوی به وحشت می‌افتند: «وَ نَصَرتَهُ بِالرُّعب».

همان‌گونه که درباره پیامبر اسلام، این وحشت در دل منحرفین ایجاد شد: (وَ قَذَفَ فی قُلُوبِهِمُ الرُّعبَ).(13)
 
پی نوشت‌ها:
1. سوره قصص (28)، آیه 5
2. سوره یوسف (12)، آیه 21
3. سوره احزاب (33)، آیه 39
4. سوره غافر (40)، آیه 51
5. سوره مائده (5)، آیه 56
6. سوره صافات (37)، آیات 172 و 173
7. سوره نور (24)، آیه 55
8. توبه (9)، آیه 33
9. همان
10. سوره نصر (110)، آیه 2
11. عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 307
12. من لا یحضره ‌الفقیه، ج 4، ص 418
13. سوره احزاب (33)، آیه 26
 
منبع‌: جهت نما (چهل پرسش و پاسخ مهدوی)، محسن قرائتی، ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (علیه‌ السلام)، چاپ دوم، تابستان 1393.